جان جواندا {بهترین پوکر باز} + معرفی 5 افتخارات او
Contents
جان جواندا و تنفر از بازی پوکر
جان جواندا را باید جزء معدود پوکربازانی دانست که از بازی پوکر متنفر بود اما توانست نام خود را در لیست بهترین و برترین پوکربازهای جهان قرار دهد.
بازیکنی با تحصیلات عالی در مقطع کارشناسی رشته مدیریت و بازرگانی و استعدادی فوق العاده که در دنیای پوکر زبانزد خاص و عام است بطوریکه بارها و بارها مهارت او در این بازی، خصوصا در تورنمنتها مختلف، مورد توجه سایر قهرمانان قرار گرفت.
اولین قهرمانی جواندا در سال 2008 در سریهای جهانی پوکر اروپا بدست آمد و توانست 10 هزار پوند در هولدم نامحدود کسب کند. نکته اینجاست که جان جواندا با وجود تمامی موفقیتها، همچنان یک جای خالی در کارنامه خود دارد.
او هنوز نتوانسته در تور جهانی پوکر به قهرمانی برسد. درواقع از شش بار حضور در میز نهایی این مسابقات، به مقامهای دوم، سوم، چهارم، پنجم (2بار) و ششم دست یافته است.
در ادامه مقاله میخواهیم از زندگی جان جواندا و رویایی که در سر دارد بگوییم. پس با ما همراه باشید.

جان جواندا؛ قمار بر سر نجات انسانها!
جان جواندا از آندست پوکربازانیست که تصمیمش از ورود به قمار و بازی پوکر، رسیدن به یک هدف والای انسانی بود؛ هدفی که با سختیها و مشکلات زندگی جوانه زد و پس از رسیدن به شهرت، جامه حقیقت به تن کرد.
شاید با خواندن زندگینامه جان جواندا گمان کنید که با فیلمنامه یکی از دراماتیکترین فیلمهای چندسال اخیر مواجه هستید، اما باید بدانید که تمام آنچه که در این بخش گفته میشود، حقیقت دارد؛ حقیقیتی تکاندهنده!
جبر جغرافیا در مقابل John Juanda
شاید اگر جان جواندا در خانوادهای مرفه و متمول بهدنیا میآمد، هیچگاه پایش به دنیای پوکر باز نمیشد و ما امروز این روایت عجیبوغریب را برای شما بازگو نمیکردیم، اما همانگونه که انسان در تولد خودش نقشی ندارد، در خانوادهای هم که میخواهد بهدنیا بیاید، هیچ نقشی نخواهد داشت.
ازهمینرو دست تقدیر، جان جواندا را در تاریخ 8 جولای سال 1971 در یکی از خانوادههای فقیرنشین اندونزی بهدنیا آورد.
پدر جان در یک مغازه میوهفروشی کار میکرد اما اعتیاد او، کانون زندگیشان را معرض متلاشیشدن قرار داده بود. پدر جان جواندا به مواد مخدر اعتیاد نداشت، بلکه او به قمار و بازی پوکر اعتیاد پیدا کرده بود! حیرتانگیز نیست؟
همین اعتیاد پدر، سبب شده بود تا جان نسبت به بازی پوکر و قمار، بیزار شود. اما چه خواهد شد که او به یکی از برترین پوکر بازان تاریخ تبدیل میشود؟ این قصه شگفتانگیز را از دست ندهید.

بیزار از بازی پوکر، عاشق ورزش
همانطور که در بخش قبل به آن اشاره کردیم، جان بهدلیل اعتیاد پدرش به بازیهای قمار و تحت تاثیر قرار گرفتن شرایط زندگیشان، هیچگاه در دوران کودکی نتوانست به بازی پوکر روی خوش نشان دهد.
او دوران کودکیاش را با بازی تیله و ورزش گذراند. استعدادی که او در حوزه ورزش داشت، مسیر زندگی او را بهکلی تغییر داد. او در دوران مدرسه در رشته دو و میدانی به افتخارات بسیاری دست پیدا کرد.
قهرمانی در دوی سرعت 200 متر و دوی استقامت 5000 متر سبب شد تا نگاهها به او ویژه شود. گرچه او در زندگی محصلی، در حال کسب موفقیت بود، اما برباد دادن داراییهای زندگیشان توسط پدرش، روزبهروز شرایط زندگی را برای او سختتر میکرد.
شاید بتوان گفت چیزی که او را در زندگی مقاوم کرده بود و باعث میشد صبر پیشه کند، دیدن زندگی دوستانش بود.
آنها در محلهای زندگی میکردند که شرایط مالی دوستان و همسایگانشان یا مشابه آنها بود یا بدتر از آنها. جان جواندا به چشم خود میدید که بسیاری از افراد آن منطقه، بهدلیل نداشتن تمکن مالی، زندگیشان نابود میشود؛
یکی بهدلیل فقر به کار خلاف روی میآورد و در آخر در دام قانون میافتد، دیگری بهدلیل نداشتن پول کافی، قادر به درمان خود یا خانوادهاش نیست و به کام مرگ کشیده میشود.
دیدن چنین صحنههایی برای جان جواندا در دوران کودکی بهمثابه یک کابوس تمامنشدنی بود. اما او رویای درخشان و فوقالعادهای را در خود بیدار کرد؛ رویای تحصیل در رشته پزشکی و ارائه خدمات پزشکی رایگان به مردم فقیرنشین.
اما در همین حین، پدر جان بهدلیل باختهای پیدرپی در بازی پوکر و قمار و بالاآوردن بدهیهای بسیار، به زندان افتاد؛ زندگی برای جان و مادرش، تلختر از گذشته شد.
آن هواپیمای سحرآمیز!
پدر جان جواندا به زندان افتاده بود و شرایط زندگی سختوسختتر میشد. در همین حین، مادربزرگ جان فوت کرد و ارث خوبی به مادر جان رسید. افتخارات جان در رشته ورزشی دو و میدانی، توجه دانشگاههای مطرح جهان از جمله آمریکا را به خود جلب کرده بود.
دانشگاه اوکلاهما آمریکا دعوتنامهای برای جان فرستاده بود اما شرایط اسفناک مالی، امکان مهاجرت را برای او فراهم نمیکرد.
اما مادرش تصمیم بزرگی گرفت و در آن روزهایی که پدرش در زندان بهسر میبرد، برای ساختن زندگی فرزندش حاضر شد که خانهاش را ترک و بههمراه پسر نابغهاش، به آمریکا مهاجرت کند.
مادر جان خیلی تلاش کرده بود تا همسرش را از قماربازی جدا کند، اما نتیجهای نداده بود. حالا شرایط بهگونهای پیش رفته بود که او میتوانست برای همیشه، زندگی خود و فرزندش را دچار یک دگرگونی عظیم کند. پس شد آنچه که باید میشد.
جان جواندا بههمراه مادرش سوار هواپیما شدند و خاک اندونزی را به مقصد آمریکا ترک کردند. رویای پزشکشدن و کمک به همنوعان، بار دیگر در او زنده شد.
در پرواز طولانیمدت آنها، اتفاق عجیبی رخ داد. کسی که در کنار جان نشسته بود، مشغول بازی پوکر با لپتاپ بود. دیدن صفحه لپتاپ، برای او یادآور روزهای فلاکتباری بود که پدرش بهدلیل ورود به این حوزه، رقم زده بود.
شخصی که در کنار جان جواندا نشسته بود، متوجه دقت جان به صفحه لپتاپش شد. همین موضوع، یک گپ کوتاهی را در بین آنها ایجاد کرد.
آن شخص به جان پیشنهاد بازی داد اما او پاسخ داد که از این بازی و قمار، متنفر است و تمام سختیهای زندگی را به یادش میآورد. اما در همین گفتگو، ورق برای جان جواندا بهکلی برگشت.

ورود John Juanda به بازی پوکر حرفه ای
جان به آن شخص توضیح داد که قمار و بازی پوکر چگونه پدر و زندگی مرفه را از او گرفته است. آن شخص از شنیدن چنین زندگی سخت و دردناکی، بهشدت متاثر شد.
از آنجا که سفر آنها طولانی بود، همین موضوع باعث میشد گپوگفت آنها طولانیتر شود. فرد غریبه از تاریخچه بازی پوکر، استراتژی و افراد موفق این حوزه برای John Juanda صحبت کرد. صبحتهای او آنچنان محکم و مطمئن بود که توانست کمکم گارد جان را پایین بیاورد.
آنها سرانجام پس از یک سفر طولانیمدت، به آمریکا رسیدند. جان جواندا تصمیمش را گرفته بود؛ میخواست تحت نظارت آن شخص غریبه، به یادگیری بازی پوکر بپردازد.
تقدیر بهگونهای گشت که عامل زندگی سخت جان، بار دیگر به او رجوع کند و در نزدیکی رسیدن به یک زندگی مرفه و راحت، گریبان او را بگیرد. سرنوشت جان جواندا چه خواهد شد؟ همهچیز را از دست خواهد داد یا بهدست خواهد آورد؟ خواهیم دید.

ادامه فعالیتهای تحصیلی و مشاهده بازی برترین پوکر بازان
جان هیچ صحبتی با مادرش در این زمینه نداشت؛ زیرا میدانست او مخالف سرسخت قمار و بازی پوکر است. او در رشته MBA تحصیلش را ادامه داد و در نهایت در همان رشته فارغالتحصیل شد.
گرچه او علاقه داشت در رشته پزشکی تحصیل کند، اما مادرش میگفت این رشته خرج زیادی دارد و فعلا پرداخت آن در توانشان نیست. در همین دوران، جان جواندا به کازینوی آن شخص غریبه میرفت و تحت نظارت او، آموزش پوکر میدید.
جان، بازی برترین پوکر بازان را تماشا میکرد و درسهای زیادی از آنها یاد میگرفت. سرانجام او تصمیم گرفت به این حوزه ورود پیدا کند و مادرش را در جریان این موضوع قرار دهد.
زندهشدن رویای کودکی و شروع بازی پوکر
جان، مادرش را در جریان قرار داد. همانطور که پیشبینی میشد، ورود جان به بازی پوکر، با مخالفت سرسخت مادرش همراه بود و او نمیخواست اتفاقی که برای پدرش افتاده بود، برای جان تکرار شود. اما در نهایت جان موفق شد مادرش را قانع کند و بهشکلی اصولی و قانونی، وارد این حوزه شود.
جان جواندا برای فعالیت رسمیاش، پوکر آنلاین را انتخاب کرد. هوش و دانش بالای او باعث شد تا در همان ابتدای کار، موفقیتهای چشمگیری از آن او شود.
او در تورنمنت پوکر آنلاین شرکت کرد و توانست با موفقیت در این مسابقات، به جایزه 14 میلیون دلاری دست پیدا کند.
عملکرد جان جواندا در آن سال آنقدر حیرتآور بود که از سمت مجله Card Player بهعنوان برترین پوکرباز سال شناخته شد. او با هر پیروزیاش، جانی دوباره به رویای کودکیاش میداد؛ رویای کمک به همنوعان خود.
جان جواندا در مسابقات معتبر و مطرح WSOP فوقالعاده ظاهر شد و توانست در طول فعالیتش در این مسابقات، 5 بار به مقام اول دست پیدا کند و برنده دستبند این مسابقات شود.
همچین او در طی این مسابقات، توانست نامدارترین چهرههای این عرصه را شکست دهد و برای برترین پوکر بازان دنیا، خط و نشان بکشد. افتخارات جان جواندا در مسابقات WSOP، به شرح زیر است:
- برنده جایزه 49 هزار دلاری در تورنمنت Triple DrawLowball Ace to Five در سال 2002
- برنده جایزه 130 هزار دلاری در تورنمنت Seven Card Stud Hi-Lo Split در سال 2003
- برنده جایزه 203 هزار دلاری در تورنمنت Pot Limit Omaha در سال 2003
- برنده جایزه 1 میلیون و 500 هزار دلاری در تورنمنت No Limit Hold’em Main Event در سال 2008
- برنده جایزه 367 هزار دلاری در تورنمنت Draw Lowball Championship در سال 2011
اما افتخارات جان جواندا به مسابقات WSOP ختم نمیشد و در تورنمنتهای اروپایی هم توانست مقامهای قهرمانی و متعدد زیادی را بهدست آورد. اما یک حسرت در دل او برای همیشه ماند.

حلقه مفقوده در بین افتخارات جان جواندا
او گرچه کولهباری از افتخارات را یدک میکشد، اما جای خالی قهرمانی در تور مسابقات جهانی (WPT) در کارنامه او بهچشم میآید. او 6 بار تاکنون میز پایانی این تورنمنت را تجربه کرده اما هیچگاه به مقام اول دست پیدا نکرده است.
از سال 2014، مجموع بردهای او در مسابقات زنده بیش از 16 میلیون دلار است.
همانطور در جریان زندگینامه جان قرار گرفتید، او آرزو داشت روزی بتواند فرد ثروتمندی شود تا در رشته پزشکی تحصیل کند و خدمات رایگان پزشکی به افراد نیازمند دهد.
او با سرمایهای که بهدست آورد، به توکیو ژاپن رفت و در رشته پزشکی شروع به تحصیل کرد. جان جواندا سرانجام توانست به خواسته دوران کودکیاش برسد و به انسانهای نیازمند (خصوصا کشورهای جهان سومی) خدمات پزشکی رایگان ارائه دهد.
به امید روزی که هیچ انسانی بهخاطر جبر جغرافیا از امکانات پزشکی محروم نشود.